خلاصه فصل دهم درس جامعهشناسی پزشکی
دانلود خلاصه فصل دهم درس جامعهشناسی پزشکی
در قالب Word و در 35 صفحه، قابل ویرایش، شامل:
مقدمه
نظریه تضاد
تعریف تندرستی
منافع متضاد پزشک- بیمار
استثمار بیماری
پزشکی: سازوکار کنترل اجتماعی
نابرابری تندرستی میان طبقات اجتماعی
پزشکیشدن جامعه
ایوان ایلیچ
توماس ساز
کُنراد
رویکردهای تضاد نسبت به سیاستهای تندرستی دولتی
ناوارو و مداخله دولت
دویال: تحلیل رابطه بین ساختار سیاسی- اقتصادی و تندرستی
رویکرد تضاد درباره نظام عرضه مراقبت سلامتی
مقدمه
گفته میشود که نظریه، عبارت است از تبیین نظاممند در زمینهی وقایع مشاهده شده و قانونهایی که به جنبهای خاص از زندگی، نظیر سلامت و بیماری، بزهکاری جوانان، قشربندی اجتماعی، انقلابهای سیاسی و نظایر آن مربوط میشود. هر نظریه، از عناصر متعددی تشکیل شده است. این عناصر عبارتاند از مفاهیم، متغیرها و گزارهها (ترنر، ۱۹76).
بهطورکلی نظریهها را میتوان با توجه به ملاکهای زیر طبقهبندی کرد:
جهت استدلال: از نظر جهت، محقق میتواند به یکی از دو رویکرد قیاسی (حرکت از رابطه انتزاعی به شواهد تجربی) و استقرایی (حرکت از مشاهدات محیط پیرامون به سوی تعمیم و عقاید انتزاعیتر) نزدیک شود.
- سطح واقعيت اجتماعی: این سطوح عبارتاند از نظریههای سطح خرد که بر برشهای زمانی و مکانی کوتاه یا تعداد اندکی از مردم تأکید دارند؛ نظریههای سطح میانه، تلاش در جهت پیوند سطوح خرد و کلان و نظریههای سطح کلان که به عملکرد تودههای بزرگ نظیر نهادهای اجتماعی و جامعه به عنوان یک کل میپردازند.
- صوری یا واقعی بودن: نظریههای واقعی در سطح ویژهای از موضوعات اجتماعی، نظیر روابط نژادی شکل میگیرند. نظریههای صوری، در زمینه یک حوزه مفهومی وسیع، نظیر انحراف، در یک نظریه کلی شکل میگیرند؟
- شکل تبيين: نظریهها، از نظر شکل تبیین، به تبیین علی، تبیین ساختاری و تبیین تفسیری تقسیم میشوند. تبیين على، به معنای وجود رابطه علت اثر است. تبیین ساختاری، به معنای استفاده از مجموعهای از فرضیهها، مفاهیم و روابط بههمپیوسته است. در این نوع تبیین، محقق رشتهای از حالتها را مشخص میکند. با اجزای عمدهای را مشخص میکند که یک کل بههمپیوسته را تشکیل میدهند و سرانجام، تبيين تفسیری، به معنای تقویت فهم از راه قرار دادن معانی یک رویداد در درون یک زمینه اجتماعی خاص است (نیومن، 1997).
بهطورکلی، موضوعات اساسی نظریههای جامعهشناختی را میتوان به این شکل خلاصه کرد:
نخست، جامعهشناسی علاقهمند به فهم کنش اجتماعی است یعنی، فهم دیدگاه ذهنی، احساسات و عواطف عاملهای انسانی.
دوم، جامعهشناسی علاقهمند به رابطه میان عامل و ساختار است. جامعهشناسی تلاش دارد تا رابطه بین کنش انسانی و تعیین ساختاری روابط اجتماعی برخی عناصر الزامآور که از آن به عنوان روابط قدرت یاد میشود را روشن کند.
سوم، جامعهشناسی کلاسیک، بیشتر پیرامون نظم اجتماعی سازمان یافته است؛ یعنی بررسی و مطالعه انسجام اجتماعی از طریق وجود وفاق و الزام بر زندگی انسان و سرانجام، جامعهشناسی، به تحلیل فرایندها و شرایط اجتماعی علاقهمند است که پیوسته نظم روابط اجتماعی و مبادله اجتماعی را مختل میکنند (ترنر، ۱۹۹۲).
دیدگاهها (0)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.