مقاله تحلیل کلی جریان نمایشنامهنویسی در آلمان
دانلود مقاله تحلیل کلی جریان نمایشنامهنویسی در آلمان
در قالب Word و در 26 صفحه، قابل ویرایش، شامل:
چکیده
مقدمه
پیشگفتار
ساختار پژوهش
مروری بر پیشینه پژوهش
روش پژوهش
تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش
سیر نمایشنامهنویسی در آلمان در سه دوره پیش از برشت، برشت و پسا برشت
دهه 1970 به عنوان دهه طلایی نمایشنامهنویسی آلمانی
بررسی موردی فاخرترین نمایشنامههای آلمانی
نمایشنامه ویستک
بافندگان
بانوی سالخورده
دایره گچ قفقازی
زندگی گالیله
بیدرمن و آتشافروز
نمایشنامه ماراساد
نتیجهگیری
منابع
چکیده
پژوهش حاضر کوششی است در باب مقوله سیر نمایشنامهنویسی در آلمان که با تکیه بر روش تحلیلی- توصیفی به گردآوری اطلاعات پرداختهایم. در این پژوهش، روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای است، بدین منوال که به ارزیابی و توصیف کلیدواژهها بر اساس استانداردهای موجود در سیر نمایشنامهنویسی در آلمان به مداقه و تحقیق پرداخته شده است.
مقدمه
پیشگفتار
بهطورکلی، نمایشنامهنویسی در آلمان به درستی صرفاً یک مفهوم مبهم و کمرنگ است، یک اصطلاح ناخوشایند برای بیهودهترین حرفههای تئاتر. این کار درمانی برای افرادی است که فاقد استعداد بازیگری، تخیل کارگردانی، شهوت قدرت برای کارگردانی هنری و دانش برای هر شغل دیگری، چه طراحی لباس و چه نجاری صحنه هستند.
حتی برای خوشبینترین افراد در آلمان، نمایشنامهنویسی شامل وظیفه متوسطی است که برنامههایی بنویسد یا به سادگی آنها را کپی و جایگذاری کند، نسخههای متعدد را بریده، دستنوشتهها را بخواند یا حداقل آنها را از طریق پست بازگرداند و هرازگاهی مجموعهای تصادفی از نمایشنامهها را به مردم ارائه دهد که بهعنوان یک فصل با دقت برنامهریزی شده ظاهر میشوند؛ بنابراین نمایشنامهنویسی، از دیدگاه آلمانیها، بخشی از تئاتر خواهد بود که منظره نیست، بلکه کاغذ صرف است، نه سرزندگی، بلکه بوروکراسی، نه بازی شاد، بلکه آرشیو، بهطور خلاصه: اتلاف وقت محض (Hildebrandt, 1979).
ساختار پژوهش
پژوهش حاضر از پنج بخش اصلی تشکیل شده است؛ در بخش اول پس از بیان مسئله و تشریح نمودن اهمیت و ضرورت پژوهش ساختار پژوهش بهطورکلی شرح داده شده است و در بخش دوم پیشینه پژوهش با تکیه بر جدیدترین منابع موجود بررسی شده است، همچنین در قسمت سوم روش پژوهش تشریح شده است و در بخش چهارم نیز یافتههای پژوهش با تکیه بر روش پژوهش و ادبیات موضوع مورد بررسی قرار گرفتهاند و در نهایت، در قسمت پنجم بهطور موجز به نتیجهگیری پرداختهایم.
مروری بر پیشینه پژوهش
این طرح منفی جامع حتی از صاحب سابق این موقعیت در تئاتر شیلر- تئاتر برلین، دیتر هیلدبرانت میآید؛ بنابراین میتوان به راحتی تصور کرد که چگونه افرادی که واقعاً نمایشنامهنویسان را دوست ندارند، در مورد آنها صحبت میکنند. این نقل قول از زندگینامه هیلدبرانت درباره پدر بنیانگذار این حرفه است: گوتولد افرایم لسینگ (1729-1781)، نویسنده دراماتورژی هامبورگ که نوشتههای لسینگ را در دوره کوتاهمدتش در تئاتر ملی هامبورگ (1767-1769) جمعآوری میکند. لسینگ از شکسپیر دفاع کرد و به نمایشنامهنویسان کلاسیک فرانسوی مانند راسین و کورنیل حمله کرد که شهرت آنها در آلمان هرگز بهبود نیافت.
دیدگاهها (0)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.